م‍ق‍دم‍ه‌ای‌ ب‍ر ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌/ ص‍ادق‌ زی‍ب‍اک‍لام‌

[ت‍ه‍ران‌]: روزن‍ه‌، ۱۳۷۵.

‏‏چ‍اپ‌ س‍وم‌: ۱۳۷۸

324 صفحه

‏‏موضوع: ای‍ران‌، ت‍اری‍خ‌ -- ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌، ۱۳۵۷ -- علل.

بسیاری از ما چه در دبیرستان و چه در دوره دانشجویی درباره انقلاب اسلامی مطالعه کرده و امتحان داده ایم. انقلابی که یکی از پدیده های عجیب اواخر قرن بیستم و نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است؛ کتاب مقدمه ای بر انقلاب اسلامی تالیف صادق زیبا کلام به دلیل فاصله گرفتن از  نگرش مسلط  امروز جامعه  ایران نسبت به انقلاب 1979 و تمایز از کتب مشابه می تواند قابل توجه باشد؛ کتابی که علاوه برداشتن جذابیت و کشش در برخی قسمتها سعی کرده به زبانی ساده و به دور از مفاهیم پیچیده جامعه شناسی و علوم ی درباره انقلاب 57 سخن براند. کتاب به خوبی نشان می دهد چرا شاه فکر می کرد پابرجا خواهد ماند و توصیف مناسبی هم از مخالفان رژیم پهلوی به دست می دهد.

از آنجاکه مولف معتقد است ت حقوق بشر کارتر یکی از دلایل مهم انقلاب ایران است صفحات زیادی به این ت و تبعات آن اختصاص دارد به نحوی که علل و عوامل دیگر انقلاب ایران فراموش شده و  حتی فهرستی از این موارد وجود ندارد؛ به همین سبب هرچه به سمت انتهای کتاب پیش می رویم ناامیدی خواننده از درک زمینه ها و چرایی به وقوع  پیوستن انقلاب اسلامی بیشترمی شود تا حدی که ممکن است تنها بخشهایی از کتاب را مطالعه کرده و از خواندن کل کتاب صرف نظر کند. به دلیل آنکه  جلد دوم این کتاب هرگز نوشته نشد مطالب ناتمام مانده و خواننده در پایان کتاب بدون نتیجه به حال خود رها می شود. از جمله نقد هایی که دیگران(مانند عباس سلیمی نمین) بر آن وارد کرده اند می توان به عدم پررنگ کردن  نقش ت و امام خمینی در انقلاب اسلامی، تاکید بر عدم وابستگی محمد رضا پهلوی به ایالات متحده یا قائل شدن مقداری استقلال برای او در اجرای ت های کلان کشور، ضعف در روش تاریخ نگاری و متدولوژی تحلیل قضایا اشاره کرد.

این کتاب نقطه مقابل نظرات بسیاری از روشنفکران و کارشناسان تاریخ ی است زیرا عده زیادی مانند یرواند آبراهامیان، مقصود فراستخواه و. معتقدند عوامل و دلایل انقلاب در درون جامعه ایران  وجود داشته ولی نویسنده معتقد است ت های آمریکا و ارزیابی غلط غربی ها از میزان قدرت شاه(یعنی علل خارجی نه داخلی) مسبب  انقلاب 1357 است.

چنانچه وقت یا حوصله خواندن چنین کتابی را ندارید فقط کافی است مقدمه ها، فصل اول و فصل ششم را بخوانید.

جملاتی از کتاب:

 این باور غلط که شاه و اساسا پهلوی ها مهره ای بی اراده بیش نبودند متاسفانه بصورت یکی از مبانی سفت و سخت تاریخ ی معاصر در آمده است. این اعتقاد خطاست که شاه هرچه می کرد به دستور لندن و واشنگتن بود. شاه با غرب و بالاخص آمریکا نزدیک بود. بسیار هم نزدیک بود اما بخش عمده ای از آنچه که می کرد بنابراراده و تصمیم خودش بود.شکی نیست که در مقاطعی آمریکایی ها اعمال این ت یا اخذ آن تصمیم را از وی خواسته باشند و یا با انجام آن تمایل نشان داده باشند. اما این هم یک واقعیت دیگری است که مواردی هم بوده که تصمیمات و تهای شاه چندان خوشایند واشنگتن نبود.

ما بیش از آنچه که دغدغه روایت واقعی انقلاب اسلامی را داشته باشیم، به فکر بهره برداری از آن برای پیشبرد اهداف و امیال ی مان بوده ایم. نتیجه آن شده است که تصویری که از انقلاب به دست نسل جوان داده ایم تصویری  مجازی، سطحی، و تکراری، شعار زده،غیرواقعی، و در یک کلام"من در آوردی" از آب درآمده است.نتیجه این که هر روز بیش از گذشته شمار بیشتری نسبت به آن بی تفاوت و بی اشتیاق می شوند.

اگر لعاب و لایه های برونی پر زرق و برق ایران "مدرن" عصر محمدرضا شاه را مختصر تراشی می دادیم، پیکره اصلی الیگارشی و بافت ی آن تفاوت چندانی  با ایران عصر قاجار نداشت. طی یکصد سال قدمی در راه رفورم ی برداشته نشده بود. مشارکت ی مردم و دخال آنها در امور کشور و تعیین ت ها در عصر پهلوی همانقدر نایاب و نادر بود که در عصر قاجار. بی نقشی و عدم دخالت مردم بر شئونات اصلی کشور عملا در هر دو عصر یکسان بود.

به سخن دیگر، علیرغم پیدایش افکار و اندیشه های تازه و نهضت بیدارگرانه ای که از اواخر قرن نوزدهم در ایران ظاهر می شود، هیچ گونه رفورم و تغییر بنیادی ی صورت نمی گیرد. ساختار ی جامعه ایران در ربع آخر قرن بیستم همانقدر دست نخورده، متحجر و اصلاح نشده است که یک قرن  از آن در ربع آخر قرن نوزدهم بوده. دردها، تالمات، امیال و آرزوهای ی بخش عمده ای از مردم بالاخص تحصیل کردگان و روشنفکران جامعه در هر دو عصر علیرغم گذشت یکصد سال چندان از هم فاصله ندارد.



مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها