​​​​​​

 

کار و فراغت ایرانیان/ حسن قاضی‌مرادی.

‏‏نشر اختران.

‏‏194 صفحه

‏‏چاپ اول: ۱۳۸۶.

‏‏موضوع :  اوقات فراغت -- ایران

‏موضوع :  کسب و کار -- ایران.

 

در پیشگفتار چنین می خوانیم:

این رساله شرحی است درباره چیستی و چگونگی "کار" و"فراغت" در جامعه ما و نیز شامل اشاره هایی است به چرایی ها. پرداختن به این مسئله اساسی است که اگر باید گفت کار و فراغت شمایل انسان اند، چرا ما چندان کار نمی کنیم؛ همچنان که، پیامد آن، چندان به فراغت هم نمی پردازیم. این بی اشتیاقی ما به کار از و گریزمان از فعالیت های زمان فراغت کجا ناشی  می شود، چه بروزاتی می یابد و چه نتایجی به بار می آورد.

به عبارت ساده تر مساله قاضی‌مرادی در این تحقیق چیستی و چگونگی "کار" و "فراغت" در جامعه ما است و به این پرسش اساسی می‌پردازد که منشا بی‌اشتیاقی ایرانیان به کار و گریز از فعالیت‌هایی که می‌تواند اوقات فراغت را پرکند، چیست؟

متاسفانه کتاب کار و فراغت ایرانیان  که به موضوعی جالب و قدیمی می پردازد سخت خوانش است(باید برای درک مطالب آن زمان، انرژی و تمرکز صرف کرد) شاید بتوان گفت این کتاب برای جامعه شناسان نوشته شده؛ با اینهمه مباحث مطرح شده بسیار جالب، همراه با موشکافی و تحلیل قوی است لذا خواننده نگارش سخت و ثقیل آن را تحمل کرده و حاضر نیست کتاب را نصفه کاره رها کند.

با مطالعه این کتاب پی خواهید برد که وضعیت فعلی کارگر و کارفرما  در ایران و نحوه انجام امور توسط کارمندان در حال حاضر تا چه حد  ریشه در تاریخ و رخدادهای گذشته دارد.نویسنده به خوبی توضیح می دهد که که چرا اصلاحات ارضی یکی از عوامل نابودی رژیم پهلوی است.

راه حلی برای مشکلات ارائه شده در کتاب ذکر نشده و به بحث آمار و آمار سازی نیز پرداخته نشده است.

جملاتی از کتاب:

ما در هر کار و فعالیتی که به آن مشغولیم- مهم نیست چه کار و فعالیتی باشد - از جمله به این دلیل از کار کردن طفره می رویم  یا در کار بدعهدیم، در فعالیت، نیمه کار و سمبل کاریم که با کار موظف و فعالیت خود حس هویت نمی یابیم. و چون چنین است پس در زحمت و اشتغال خود فقط به میزانی فعال ایم که کسی از ما بازخواست نکند.

 

به علت ضعف دلبستگی به کار، پایین بودن دانش کار و فناوری و نیز ضعف ابتکار نیروی کار در ایران ما، چه بسیار، آماده ایم تا در حوزه ی کار و فعالیت دستاورهای دیگران را به نام خود "جا" بزنیم. فرقی نمی کند که این دستاوردها در حوزه فکری و خدماتی باشد یا تولید مادی. هر یک از ما می تواند نگران این امر باشد که نتیجه دستاوردش در کار نصیب رئیس اش شود. این یک صورت نوین غارتگری یکدیگر است. رفتاری که به شدت اشتیاق به کار را نابود می کند. پیامدش نیز از جمله گسترش بی اعتمادی در محیط کار و تضعیف کار جمعی  و زوال دهنده ی دلبستگی به کار است که "تظاهر به کار" را به جای "کار" می نشاند.

 

در ایران، فرهنگ شفاهی همواره از فرهنگ مکتوب گستردگی بسیار بیشتری داشته است. خطر همیشگی اثر مکتوب برای نویسنده اش، انکار ناپذیری نظر مکتوب نسبت به گفته شفاهی، ضد فرهنگ بودن حکومت ها و نیز بیسوادی عمومی از جمله دلایل این امر بوده اند. به پشتوانه چنین فرهنگی است که وراجی کردن نقش بسیار مهمی در سرگرمی خواهی مان یافته است.


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها