ه‍م‍ه‌ م‍ی‌م‍ی‍رن‍د / س‍ی‍م‍ون‌ دو‌ب‍ووار (Beauvoir, Simone de)؛ ت‍رج‍م‍ه‌ م‍ه‍دی‌ س‍ح‍اب‍ی‌.

 

 

‏ت‍ه‍ران‌: ن‍ش‍ر ن‍و‏، ۱۳۶۲

 

 

‏‏۴۱۵ صفحه‏

 

 

‏‏‏عنوان اصلی: Tous les hommes sont mortels

 

 

پادشاهی به نام رایموندو فوسکا(Raimondo Fosca) که به زندگی ابدی و بدون مرگ دچار شده (پس از 7 قرن حیات، زندگی را بی ارزش  می داند و در آروزی مردن است) با دختر هنر پیشه ای آشنا می شود که در آرزوی شهرت جهانی و ماندگار شدن نامش در اذهان مردم است. براثر این آشنایی فوسکا قصه خود را تعریف می کند: او چندین جنگ  را پشت سر گذاشته،بارها ازدواج کرده، برهه ای به آزمایش علمی و کسب دانش علاقه مند شده، مدتی استاد دانشگاه بوده، زمانی با افرادی که در زمینه آزادی و پیشرفت بشر فعال بوده اند و برای بهبود وضع مردم و اجتماع مبارزه کرده اند همکاری کرده است و. بخش اعظم کتاب شرح این عمر طولانی و بی پایان است که از زبان فوسکا بیان می شود؛ فوسکایی  که برای مردم متمدن قرن بیستم میلادی تبدیل به افسانه شده اما هنوز در میان آنان نفس می کشد.

 

 

حسن کتاب آن است با موضوعات متنوعی ذهن خواننده را درگیر می کند: علاوه بر جاودانگی، در خلال داستان مسائل  و دغدغه های مشترک انسانها فارغ از زمان و مکان بیان و اهمیت امید، ساختن آینده بهتر و نقش سرزمین برای هر فرد بررسی می شود. به عبارت دیگر مفاهیم مختلف و تاثیر گذاری در این رمان پیش چشم خواننده قرار می گیرد. اما نقطه ضعف آن صحبت بیش از اندازه درباره مرگ است که سبب می شود خواننده  خسته شده و برخی صفحات را مطالعه نکرده به فصول بعدی بپردازد.

 

 

نویسنده  ارزش زندگی را به وجود پدیده مرگ مرتبط دانسته و معتقد است بدون رخ دادن مرگ زندگی پوچ و بی ارزش است.

 

 

این کتاب برای کسانی که  تاکنون به مطالعات فلسفی نپرداخته اند یا فکر می کنند توانایی درک مباحث فلسفی را ندارند می تواند یک شروع باشد.

 

 

برشی از کتاب:

 

 

سر تکان دادم. چه توصیه ای می توانستم بکنم؟ مگر  می دانستم که زندگی یا مرگ برایشان چه ارزشی دارد؟ خودشان باید تصمیم می گرفتند، اگر زندگی فقط نمردن است، چرا باید زندگی کرد؟ اما برای نجات زندگی خود مردن هم ابلهانه نیست؟ تعیین تکلیف برای آنان کار من نبود.

 

 

********

 

 

شما اگر جای فوسکا بودید چه کار می کردید؟

 

 

 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها